پستان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
WEBپستان. پستان غده‌ای بزرگ بر سینهٔ جانوران پستاندار است که معمولاً در زنان بزرگتر از مردان است و از آن شیر برای بچه می‌تراود. [۲] انسان‌ها دو پستان دارند و در انسان، پستان در دختران پیش از بلوغ ...
رده:پستان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
WEBرده‌ها: سرعنوان‌های موضوعی پزشکی. صفت‌های جنسی ثانویه. دستگاه تولیدمثل زنانه در انسان. دستگاه تولیدمثل ماده در پستانداران. دستگاه تناسلی. اندام‌ها. کالبدشناسی تنه. ردهٔ پنهان:
لاپستانی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
WEBلاپستانی یا آمیزش پستانی ( انگلیسی: Mammary intercourse) عملی جنسی میان زن و مرد است که در آن، آلت مردانه بین پستان‌های زن قرار گرفته و آمیزش صورت می‌گیرد. [۱] در این حالت، زن نیز پستان‌های خود را در دست ...
ممه in English - Persian-English Dictionary | Glosbe
WEBCheck 'ممه' translations into English. Look through examples of ممه translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar.
ممه - Wiktionary, the free dictionary
WEBFeb 3, 2024 · ممه • (mame) boob, tit (metonymically) breast milk; Synonyms [edit] پستان (pestân) (more polite) سینه (sine) (most polite) Derived terms [edit] اون مَمِه رو لولو برد (un mame ro lulu bord) References [edit]
ممه (Persian): meaning, translation - WordSense
WEBممه What does ممه mean? ممه (Persian) Noun ممه (mame) boob, tit; Synonyms. پستان (pestân) (more polite) سینه (sine) (most polite) Derived words & phrases. اون ممه رو لولو برد (un mame ro lulu bord), آن ممه را لولو برد (ân mame râ lulu bord)
پستان یا سینه در زنان: یک عضو عادی بدن یا جاذبه جنسی زنانه؟
WEBسینه یا پستان چیست؟. سینه‌ها در بخش جلویی قفسه سینه و جلوی ماهیچه سینه‌ای قرار دارند؛ و بخشی از آناتومی جنسی زنان و مردان هستند. در زنان، پستان‌ها ۲ کاربرد دارند: هم در شیردهی و در تحریک جنسی ...
What does ممه mean in Farsi? - WordHippo
WEBWhat does ممه mean in Farsi? ممه. English Translation. tom. More meanings for ممه. tit noun. دختر یا زن, ضربه, نوک پستان, یابو. pap noun.
معنی ممه | واژه‌یاب
WEBجست‌وجوی «ممه» در لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
معنی ممه به انگلیسی | فست دیکشنری
WEBمعنی و نمونه جمله ممه - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، breast, titty, tit, bosom, boob.
Skip to content